در خلاصه داستان فکر پلید آمده است: آقاعبدا... مرد مهربانی است که چاپخانه دارد. او علاوه بر حمایت از برادرش کمال، به یوسف که همه خانواده اش را در زلزله از دست داده، رسیدگی کرده و سرمایه اش را برایش نگهداری می کند. یوسف که در چاپخانه مشغول به کار شده، از ناملایمات محیط کار و حسادت های پسر آقاعبدا.. ...