خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
حضور کاروان قرآنی نسیم وصل در شهرها و روستاها | نایین مقصد چهارم کاروان
سید ناصر سجادی تهیه کننده و کارگردان برنامه قرآنی نسیم وصل در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در نایین، گفت: برنامه نسیم وصل به صورت کاروان قرآنی شهر به شهر و روستا به روستا سفر می کند تا ظرفیت های قرآنی در همه حوزه ها را شناسایی نماید. وی با اشاره به اینکه برنامه در گذشته به صورت محفل انس با قرآن و کرسی تلاوت برگزار می گردید، افزود: اکنون با شیوه جدید به کشف استعدادهای قرآنی پرداخته ...
برگی از تقویم تاریخ فرهنگ و هنر
هندوستان رفت که انگیزه سفر او به دست آوردن سایر نسخه های خطی این شاعر بود. غلام رضا قدسی در دانشگاه فردوسی مشهد به تدریس زبان و ادبیات فارسی و عربی اشتغال داشت. وی در 64 سالگی درگذشت و در غرفه 168 در کنار جودی شاعر، در صحن آزادی به خاک سپرده شد کتاب شناسی: مجموعه شعر کتاب شعر امروز خراسان 1342. مجموعه شعر غزل معاصر ایران دیوان اشعار ...
رسوایی دوسویه در امتداد تاریکی
کاردانی تحصیل کردم و سپس در یکی از هتل آپارتمان های مشهد مشغول کار شدم. در سن 28 سالگی ناصر به خواستگاری ام آمد. اگرچه او فقط تا مقطع ابتدایی درس خوانده بود و در یک کارگاه دوزندگی کار می کرد، اما من با وجود آن که خواستگاران دیگری هم داشتم به ازدواج با او رضایت دادم چرا که شغل و تحصیل برای من مهم نبود و تنها می خواستم همسر آینده ام حلال وحرام شرعی را رعایت کند. خلاصه در حالی پای ...
آهن سازان: روضه را به منازل خود ببرید/ روضه خانگی بیشترین اثر را بر فرزندان دارد
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، ایام شهادت حضرت زهرا (س) به روایت 75 روز را که به فاطمیه اول مشهور است، پشت سر گذاشتیم و شهادت این حضرت به روایت 95 روز یا همان فاطمیه دوم در پیش است. در ایام عزاداری فاطمیه، مجالس روضه های خانگی به خصوص از جنس زنانه اش رونق بسیاری دارد. حسن آهن سازان پیرغلام اهل بیت (ع) در گفت وگویی از اهمیت و آثار برگزاری این روضه ها گفته است. روضه ...
محاکمه زن معتاد بخاطر قتل پسر معلول
رسیدگی به این پرونده از دی ماه سال گذشته با گزارش زن میانسالی که مدعی بود پسر 30 ساله اش به نام شاهرخ ناپدید شده، آغاز شد. وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: پسرم شاهرخ از زمان تولد دو پا نداشت. او در این سال ها برای کمک مالی به من در حوالی خیابانی در جنوب شهر دستفروشی می کرد. حدود یک ماه قبل پسرم از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. هرجا که فکرش را می کردم به دنبالش گشتم، اما او را پیدا ...
اگر تلویزیون داری، خانه مان را اجاره نمی دهیم!
گفتم شما یک ذره بچه می خواهی چه کار بکنی؟ به استقبال حضرت امام در 12 بهمن رفتیم و حاج آقا هم آمدند. یک هفته آمدن امام عقب افتاده بود و نیامدند. یک همسایه داشتم که گفت اگر ایشان واقعا امام است، خودش می آید. خلاصه مردم جمع شدند و بعد از یک هفته آقا تشریف آورند. من بالای پشت بام بودم و با بچه ها آسمان را نگاه می کردم. حاج آقا به میدان آزادی رفته بود و از آنجا هم رفته بودند بهشت زهرا. آقا رضا ...
آنقدر برای پسرم گریه کردم که چشمانم آسیب دید!
زهرا (س) چون می گفتم حضرت علی اکبر علیه السلام و حضرت اباالفضل، همه در راه خدا شهید شدند؛ بچه من که خاک زیر پای این ها هم نبود. گریه می کردم ولی شرمنده بودم. ساعت 4 بعد از ظهر قرار شد برویم معراج. ما را بردند ولی من اصلا این چیزها را نمی دانستم. رفتیم معراج و همه جمع بودند. همه بسیجی ها و دوستان حسین آمده بودند. معراج پر بود. جنازه حسین را هم آوردند وسط و زیارت عاشورا خواندند. من هم ...
خوزستان شهادت، کردستان ریاست
راحتی ها پاک نمی شد. سن کم و سرمای شدید هوا سبب شده بود، تحمل شرایط کمی برایم سخت شود. به مدت 9 روز شیفت شب بودم و بعد پاس بخش شدم. پاس بخش کارش بهتر بود. داخل اتاق می ماندم و هرچند ساعت یک بار به نگهبان ها سر می زدم. و این شرایط تا کی ادامه داشت؟ یک روز در اتاق مشغول نماز خواندن بودم که فرمانده پایگاه بلند شد و بدون اینکه به من چیزی بگوید شروع کرد به صحبت کردن و گفت؛ زمان هایی که در ...
ماجرای سرقت مرگبار از همسایه؛ نتیجه اختلاف با همسر
متهم گفت: باور کنید من نمی خواستم مهرداد را بکشم. او می خواست به پلیس زنگ بزند. به همین خاطر فقط می خواستم مانع تماس او شوم. چوبی را که روی زمین افتاده بود برداشتم و می خواستم به کمر او ضربه بزنم تا روی زمین بیفتد و دیگر نتواند پلیس را باخبر کند، اما او یکباره برگشت و ضربه ناخواسته به سرش برخورد کرد و موجب شکستگی جمجمه اش شد. اشتباه بزرگی مرتکب شده ام و حالا پشیمان هستم. ...
وصیت شهید محمود بابایی به همسر
محمود بابایی در وصیت نامه اش نوشت: با درود فراوان بر پیشگاه یگانه منجی عالم بشریت شکافنده نور از ظلمت حضرت حجت ابن الحسن العسکری ارواحنا المقدمه الفداه و با درود بر نایب بر حقش حضرت امام خمینی و تمام رزمندگان و ارواح طیبه شهدا. چنانچه لایق بودم و در راه اسلام شهید شدم تقاضایم این است که بچه هایم را مکتبی پرورش دهید. من در راه خدا و اسلام جان میبازم عوض تأسف خوشحال ...
دزدی مرگبار از همسایه! / زنم به خاطر مشکلات مالی تحت مرا تحت فشار گذاشته بود!
حالا پشیمان هستم. او ادامه داد: من مشکلات مالی داشتم. به همین خاطر وقتی از مهرداد شنیدم او هم می خواهد دستگاه های گران قیمت کارگاهش را بفروشد، تصمیم گرفتم دستگاه های کارگاه او را سرقت کنم و بفروشم؛ اما فکر نمی کردم کار به قتل کشیده شود. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند. کدخبر: 851577 1401/09/20 08:00:00 لینک کپی شد ...
رفتار شیطانی آقا داماد کار دست خانواده داد/ او برای خواهر خانمش نقشه کشیده بود!
زن 25ساله که مدعی بود مشاوره های روان شناختی در کلانتری راهگشای زندگی اش شده است و اکنون با انجام تحقیقات بیشتر تصمیم عاقلانه ای برای ازدواج با فیروز خواهد گرفت، درباره زوایای پنهان زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: 18سال داشتم که با پیمان سر سفره عقد نشستم. او کارمند قراردادی یکی از ادارات بود و خیلی زود در دل اعضای خانواده ام جای گرفت. اگرچه نامزدم هفته ای دو روز به منزل ...
فهم زیبایی های آیات قرآن با همراهی تفسیر
شتم همزمان در مدرسه نمونه دولتی نیز قبول شدم و قصد داشتم که هر دو را در کنار هم ادامه دهم، اما در نهایت تصمیم گرفتم فعلاً وقتم را در مسیر قرآن صرف کنم و خوشبختانه در این مورد هیچ اجباری از سوی والدینم وجود نداشت و این تصمیم به انتخاب خودم بود. وی می گوید: زمانی که تصمیم به حفظ قرآن گرفتم با مخالفت بسیاری از اطرافیان مواجه شدم و تحت فشار بودم، اما زمانی که شروع به حفظ قرآن کردم، متوجه شدم اف ...
(18+)قتل فجیع 4 فرزند توسط پدر بی رحم در مشهد | مرد شیشه ای فرزند خود را در سینک خفه کرد!
، به معرفی کامل خود پرداخت و گفت: آن روز موادمخدر مصرف کرده بودم و پسرم بی تابی می کرد به همین دلیل او را از روی زمین بلند کردم و در حالی که سیفون سینک ظرف شویی بسته بود، شیر آب را باز کردم سپس سر فرزندم را درون سینک (که آن زمان دوقلو بود) فرو بردم تا این که بالاخره دیدم نفس نمی کشد چرا که او معلول بود و دست و پا نمی زد! بعد از آن که همسرم به خانه آمد و اوضاع را دید، به او گفتم خودش مرده! ولی او ...
نوجوان نخبه ای که جبهه را به دانشگاه ترجیح داد
از شهادت برادرم به دنیا آمدم، به همین دلیل آنچه می گویم شنیده هایم از خانواده و دوستان و همرزمان شهید است. و چون بعد از برادرم به دنیا آمدم، اسم من را علی اکبر گذاشتند. من هیچ وقت برادرم را ندیدم ولی دوست داشتم که می توانستم او را ببینم. اما با اینکه او را ندیده ام، حضورش را در کنار خودم حس می کنم. همان طور که هیچ کدام از ما امام رضا علیه السلام را ندیده ایم؛ ولی ایشان را با تمام وجود احساس کرده ...
روایت یکی از جنایت های بزرگ دموکرات در کردستان/ داستان شیرزنی کُرد که برای آزادی شوهرش جان داد
ضدانقلاب با ایثار و از جان گذشتگی جان خود را برای تامین امنیت مردم کف دست گذاشته بودند به مشکل برخورده بودند. گره ای که تنها با دست شاه محمد باز می شد لذا سپاه دست به دامن مرد مقنی روستا شد و از او خواستند که چاره کارشان باشد، صبح زود به روال همیشگی، شاه محمد از خانه بیرون زد که با چند روز کار کردن، مشکل چاه آب سپاه حسین آباد را رفع کرد. خبر این کار خیر و همکاری شاه محمد با ...
روایت وداع با شهید دهه هشتادی امنیت/ درددل مادر شهید حسن مختارزاده با نسل جوان چه بود؟!
عزای حضرت فاطمه(س) را پوشیدم. به تو فکر می کنم حسن! به این که اربعین خودت را به کربلا رساندی و به کاروان امام حسین علیه السلام. چه گفتی و چه شنیدی را نمی دانم. اما خوشا به سعادتت که اینطور حضرت مادر نگاهت کرد. خوشا به سعادتت که در راه حفظ دین و وطنت در رکاب امام زمان عجه الله تعالی فرجه الشریف شهید شدی! *حسنم را به تو سپرده بودم چه شد مادر؟! برایم آرام خاطرات حسن را نجوا ...
مصاحبه با علی اشرف درویشیان، نویسنده
کتاب را زمین بگذارد. رمان " سال های ابری" هم آغازش چنین است ( جیغ، جیغ، جیغ مادرم اتاق را پر کرده است. ) نام داستان یا رمان را کی و چگونه انتخاب می کنید؟ اغلب پس از پایان داستان یا در ضمن نوشتن یا هنگام فکر کردن درباره آن نامی هم برایش برمی گزینم. گاهی هم چند اسم به نظرم می رسد و بهترین آنها را انتخاب می کنم مثلا برای " سال های ابری" در حدود ده اسم انتخاب کرده بودم. ...
از مجاهدین خلق تا جهاد؛ روایتی متفاوت از مبارزه یک زن خانه دار
می تواند خواندنی و جالب باشد. کتاب شرح حالی است از زندگی یکی از زنان مشهد که به قلم مرضیه ذاکری نوشته و در قالب هشتمین جلد از مجموعه زنان انقلاب از سوی انتشارات راه یار منتشر شده است. خانه دار مبارز ؛ چنانکه از عنوانش برمی آید، داستان زندگی یکی از زنان مبارز پیش از انقلاب در شهر مشهد را روایت می کند. خانم حسینیان بعد از ازدواجش، به واسطه همسر و خانواده انقلابی که دارد، از 15 سالگی وارد ...
امکان دارد راه جدیدی برای تغییر مسالمت آمیز باز شود
قرمزهایم را زیر پا نمی گذاشتم. هیچ کس حق ندارد آن جوهر ملکوتی درون شما را بکشد. من در برابر فشار فحش ها و دشنام ها هم مقاومت می کنم. جریان ها هم می خواهند من را وادار کنند که حرفی را بزنم که با اعتقادات من یکسان نیست و من این کار را نمی کنم. احتمال باز شدن راه جدیدی برای تغییر مسالمت آمیز الان در این وضعیت چه می توان کرد؟ همین گفت و گو ها و حرف زدن ها را اگر ادامه بدهیم به نتایج مطلوب ...
ناله های پرسوز و گداز آقا خواب را از چشمانم می ربود
به رو شد و رژیم مجبور به عقب نشینی شد. در طول این مقطع از مبارزات بود که آیت الله دستغیب، به همراه چهارتن دیگر از علما اعلامیه ای صادر و محمدرضا پهلوی را از سلطنت خلع کردند. شهید دستغیب، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نمایندگی از مردم استان فارس در نخستین مجلس خبرگان انتخاب و در همین ایام بنا به درخواست مردم و به فرمان امام(ره) به عنوان امام جمعه شیراز منصوب شد. آیت الله دستغیب 20 آذر سال 1360 مطابق با 14 صفر 1402 هنگامی که عازم نماز جمعه بود به دست منافقان به درجه رفیع شهادت نایل آمد و به اجداد طاهرش پیوست. ...
حاتمی: حسرتی ندارم، اما همچنان می خواهم بازی کنم
، توضیح داد: من هیچ چیزی به عنوان حسرت فوتبالی در خودم نمی بینم. در تیم های بزرگی بازی کرده ام و اگر می خواستم دنبال یکسری مسائل باشم قطعا جایگاهم این نبود و به خیلی چیزها به راحتی می رسیدم. همیشه به اخلاقیات پای بند بودم و هستم و این روال را تا آخرین روز زندگی خودم ادامه می دهم. شاید اگر خیلی چیزها را زیر پا گذاشته بودم الان هم در تیم ملی جایگاه داشتم و هم کاپیتان تیم های بزرگ بودم. وی ...
شخصیت جامع و اثرگذار انقلاب اسلامی ایران
مسئولیت های این عالم انقلابی خواهیم داشت: آیت الله شیخ محمد یزدی در سال 1310 در خانواده اهل علم دیده به جهان گشود. پدر ایشان، مرحوم شیخ علی یزدی از شاگردان آیت الله شیخ عبدالکریم حائری و امام جماعت یکی از مساجد اصفهان بود. آیت الله یزدی دروس ابتدایی را در محضر پدر و در حوزه علمیه اصفهان فرا گرفت. بعد از حضور آیت الله بروجردی در قم و رونق یافتن این حوزه، ایشان به قم هجرت و در ...
اکبر یوسفی : حالم خیلی بد است و عذاب وجدان دارم جواب تماس کریم باوی را ندادم
آن برایش شیمی درمانی بنویسم. پس از شیمی درمانی با کوچک شدن روده، جراحی کند. به همین دلیل باوی را روز یکشنبه مرخص کردند. دوست صمیمی کریم باوی خاطرنشان کرد: دوشنبه و سه شنبه تلفنی با هم صحبت کردیم و در خانه تنها بود. داروهایش خیلی سخت پیدا می شد. کریم همیشه ساعت دو بعد از ظهر به بعد از خواب بیدار می شد. من هم شب قبلش خیلی دیر خوابیده بودم و وقتی ساعت 12 ظهر بیدار شدم، دیدم حدود ...
در ستایش مردی که خشم یک ملت را فریاد زد
مشغول خوانندگی شدم. بعد از انقلاب هم رهبری گروه کر تالار رودکی را برعهده گرفتم، گروه های کر مدارس و چند گروه در دانشگاه را راه اندازی کردم و در گروه کر فولکلوریک رادیو و تلویزیون و گروه کر ملی به سرپرستی اولین باغچه بان فعالیت می کردم و در تبریز نیز گروه کر بزرگی تاسیس کردم. درواقع تمرکز کاری ام را علاوه بر مسائل علمی روی آموزش هم قرار دادم. من زاده تبریز هستم و در یک خانواده انقلابی به ...
علمدار کربلا به دنبال مصطفی آمد/ از بند آمدن زبان عروس خانم در جلسه خواستگاری تا پنهان کردن اعلامیه ها ...
تا پاک کنم و زن عمویم وسایلی مانند آب، سمنو و سنجد آورد و در سینی گذاشت و لباسی از زندایی ام برایم آوردند تا بپوشم البته که زندایی ام چاق و من لاغر بودم و در نهایت لباس زندایی ام را با چادر سفید خاله ام پوشیدم؛ آن روز سالروز ازدواج حضرت علی و فاطمه بود و همسرم به مادرش گفته بود کاری کنید تا همین روز عقد کنیم و رابطی که بین 2 خانواده بود پیش پدرم آمد و در نهایت قبول کردند. زمانی که می ...
روایت دوست 30 ساله "نادر طالب زاده" از آخرین روزهای زندگی حاج نادر
اش از کرخه تا دانوپ بود اما در نهایت اسمش عوض شد. این اتفاق خوشحالم کرد و البته در فیلم بعدی اش یعنی خاکستر سبز تهیه کننده اجرایی و مجری طرح بودم. اینها را تعریف کردم تا بگویم درخصوص سینمای مستند جنگ صحبت های زیادی داشتم. خاطرم هست بعد از فیلمبرداری شب ها که آزاد می شدیم، در کنار هتل با حاتمی کیا قدم می زدیم و صحبت می کردیم. او هم می دانست که من به پرتره علاقه زیادی دارم. ...
روایتی خواندنی از روزهای جنگ، ازدواج و همه گیری | پرستار عملیات بیت المقدس در صف اول اردوی جهادی
، هنوز ابتدای راه بود و تا پرستار واقعی شدن فاصله داشت اما در روزهایی که جوانان وطن در خط مقدم جبهه جانشان را کف دست گذاشته بودند، با روحیه ای مملو از نوع دوستی منتظر اعزام شدن به جبهه و قدم برداشتن در راه کمک رسانی به مجروحان جنگی بود: همزمان با ادامه تحصیل، در انجمن اسلامی بیمارستان هم عضو شده بودم و وقتی اعلام شد جبهه نیازمند کادر درمان و پرستار است انگار نیرویی قدرتمند مرا برای رفتن فرامی ...
دانشجوی امروز آگاهانه صف خود را از اغتشاشگران جدا می کند
کشور در حالی که کیلومتر ها از خانواده خود دور است به معنای واقعی جهاد میکند و دغدغه ی مردم مستضعف، که به فرموده امام همان، ولی نعمتان ما هستند، را دارد. بانوی مسلمانی که با الگو گرفتن از مادرش حضرت زهرا پا در میدان جهاد تبیین میگذارد. بانوی مسلمانی که این روز ها به اسم آزادی چادر از سرش میکشند، اما او محکم تر از قبل پای اعتقاداتش ایستاده است. آمریکا امروز به ما وعده ی گل و بلبل میدهد ...
حمایت دولت از همه بیماران خاص، ستودنی است/ کرامت زن در غرب شکسته است
عفیفی بوده است نسل معاصر ادامه همان نسلی است. آیت الله عاملی به کشف حجاب اشاره کرد و گفت: در زمان کشف حجاب رضا خان در روستای کیسالای اردبیل یک زن به نام نساءبیگم بدون توجه به حضور پلیس به میدان روستا می آید و پلیس روسری او را برمی دارد او در همان لحظه روی زمین می نشیند و دست خود را روی سر خود می گذارد و سه روز دیگر از شدت غصه و ناراحتی که چرا نامحرم موی سرم را دید می میرد من اخیراً از ...
